نام کتاب: برفک
نویسنده: دان دلیلو
ترجمه: پیمان خاکسار
نشر چشمه - ۱۳۹۵
دانلد ریچارد (دان) دلیلو رماننویس، نمایشنامه نویس و مقالهنویس آمریکایی متولد ۱۹۶۳ است. او از سال ۱۹۸۵ با انتشار رمان برفک (White Noise) شهرت جهانی پیدا کرده است و دوبار کاندیدای پولیتزر بوده است. دلیلو ادبیاتش را بیان نگرانیاش میداند برای چیزی که خودش "زندگی در زمانه خطرناک" میخواند. او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۵ گفته است:
"نویسندگان باید با سیستمها مخالفت کنند. نوشتن علیه قدرت مهم است، علیه کمپانیهای بزرگ، دولت، کاپیتالیسم و سرگرمیهای رخوتآور. به نظر من وظیفه نویسندگان است که با هر چه که نهادهای قدرت قصد دارند تحمیلش کنند مخالفت کند."
موضوع رمان ارزنده "برفک" متنوع و در عین حال منسجم است. راوی داستان راجع به چیزهای مختلفی نظر میدهد: مرگ، تلویزیون، خانواده و ماهیت تجارب انسانی. در عین حال که راجع به چنین بیانیه پیچیده و متنوعی گیج میشوید در مییابید که ته مایه همه این حرفهای جسته و گریخته چیزی منسجم، مرتبط و هدفمند است.
در جایی از رمان به این میپردازد که چقدر عضویت در یک طبقه اقتصادی بر رفتار شخصی ما تاثیر میگذارد:
"شهریه کالج بالای تپه چهارده هزار دلار است، ناهار یکشنبهها هم در شهریه حساب شده. حس میکنم ارتباطی هست میان این رقم قدرتمند و نوع قرارگیری فیزیکی دانشجویان در قرائتخانه کتابخانه. روی مبلهای پهن مخملی به زنندهترین حالات ممکن ولو میشوند، کاملا عامدانه، انگار وضعیت نشستنشان نشانه.ای است از یک جور پیوند خویشاوندی؛ وضعیت جنینی به خود میگیرند، درازکش، چهار زانو، خمیده، گره خورده و گاهی تقریبا کلهپا! ولی این فقط زبان طبقه اقتصادی است که به آن حرف میزنند!"
در جایی دیگر از رمان انتخابهای ما را ناشی از بیوشیمی مغز و سیگنال عصبی میداند و اراده آزاد را به سخره میگیرد:
"کی میدونه دوست دارم چه کار کنم؟ کی میدونه کی دوست داره چی کار کنه؟ چطور میشه راجع به همچین چیزی مطمئن بود؟ تمام اینها شیمی مغز نیست؟ سیگنالهایی که میرن و برمیگردن؟ الکتریسیته توی کورتکس مغز؟ یه اتفاق کوچیک تو یه جای بیاهمیت توی نیمکره مغز میافته و یکهو من دوست دارم برم مونتانا یا دوست ندارم برم مونتانا. از کجا بدونم من واقعا چیزی رو میخوام یا این که یه واکنش عصبی تو مغزم اتفاق افتاده!"
دکتر محمدرضا سرگلزایی