خرید از سراسر دنیا


» ای کاش این کتاب را خوانده بودم - قسمت دوم

ای کاش این کتاب را خوانده بودم - قسمت دوم

ای کاش این کتاب را خوانده بودم - قسمت دوم


من شاعر نیستم ولی از اونجایی که اهل خوندن و نوشتن هستم گاهی شعر مینویسم. اواخر دهه هشتاد در فیسبوک یک پیج داشتم و شعر مینوشتم، شعرهام رو به صورت عکس نوشته درمیاوردم و اونجا منتشر میکردم. همیشه حدود ۵۰ نفر لایک میکردن و حدود ۱۰ - ۱۵ تا کامنت میذاشتن. کامنتها پر بود از موج منفی و انتقادهای بی معنی و این موجب شد که کم کم بیخیال بشم. احساس کردم که برای این کار ساخته نشدم.

سال ۹۰ یکی از اقوام دور به من گفت که چرا دیگه شعر نمینویسی ؟ گفتم چطور ؟ گفت من خیلی کارهاتو دوست داشتم حتی یکیشو تابلو کردم و زدم تو اتاقم. باورم نمیشد! گفتم جدا؟ گفت آره خیلی خوب بودن، خیلی ناراحت شدم، چون از اون موقع دیگه چیزی ننوشته بودم. من بازی رو به زامبیهای سوشال باخته بودم. اگر میدونستم یک نفر طرفدار دارم بیشتر مینوشتم. سال ۹۴ کتاب جسور باش ارائه کن! را مطالعه کردم و متوجه شدم کجای کار رو اشتباه میکردم.

در ابتدای فصل اول این کتاب یک جمله از هنری وادسوورت لانگفلو هست که میگه:

هرآن چه دارید ببخشید. ممکن است برای دیگری به قدری جذاب باشد که جرئت تصورش را هم ندارید.

در فصل هشتم کتاب، یاد بگیرید چطور مشت بخورید آمده است: به افراد آزاردهنده اهمیتی ندهید. اولین قدم در ارزش گذاری بازخوردها این است که وزن کسی که آن بازخورد را داشته، مشخص کنید. زامبیهای سوشال اینجا هم هستند. مراقب باشید که شما را از اهدافتان دور نکنند. لازم نیست نابغه باشید. به فرآیند کار فکر کنید، نه نتیجه آن هر روز چیز کوچکی را به اشتراک بگذارید صندوقچه اسرارتان را باز کنید قصه گوی خوبی باشید آنچه را میدانید، به دیگران بیاموزید ...


امیر حسین اسماعیلی

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  فروش تجهیزات ویپ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   گردشگری ارم بلاگ   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی مشاهده