چگونه به نظر می رسد که برخی از افراد همیشه می توانند ایده های جدید تولید کنند و خلاقانه فکر کنند، و برخی دیگر به نظر می رسد برای انجام این کار مشکل دارند؟ پاسخ در توانایی آنها در استفاده از تفکر خلاق نهفته است.
تفکر خلاق توانایی متفاوت نگاه کردن به مسائل و یافتن راه های جدید برای حل مشکلات است. مهارت های تفکر خلاق قطعا فقط برای «انواع خلاق» مانند هنرمندان و نوازندگان نیست. هر کس می تواند هر از گاهی از تفکر خلاق بهره مند شود.
صرف نظر از اینکه خود را فردی خلاق می دانید یا خیر، می توانید مهارت ها و تکنیک های مفیدی را بیاموزید که به شما امکان می دهد تا از تفکر خلاقانه «مغز درست» استفاده کنید و دیدگاه جدیدی برای نوآوری، حل مسئله و مدیریت تغییر به ارمغان بیاورید.
راهی برای نگریستن به مشکلات یا موقعیت ها از منظری تازه که راه حل های نامتعارفی را پیشنهاد می کند (که ممکن است در ابتدا نامناسب به نظر برسند). تفکر خلاق را می توان هم توسط یک فرآیند بدون ساختار مانند طوفان فکری و هم توسط یک فرآیند ساختار یافته مانند تفکر جانبی تحریک کرد.
خلاقیت، توانایی ساختن مواردی جدید است. این ممکن است یک تصویر یا یک قطعه موسیقی باشد، اما ممکن است یک ایده جدید نیز نیازمند یک تفکر خلاق باشد.
بنابراین، تفکر خلاق، توانایی متفاوت اندیشیدن است: دیدن یک مشکل یا موضوع از زاویه یا دیدگاه جدید. این اغلب به شما امکان می دهد راه حل جدیدی پیدا کنید، یا حتی ببینید که مشکل لزوماً به راه حل نیاز ندارد .
نیاز به تفکر خلاق به این دلیل بوجود می آید که مغز ما به طور طبیعی تمایل دارد به «میانبرهای سریع» خاصی برای اجرا موضوع حرکت کند. هنگامی که اطلاعاتی داریم، تمایل استفاده دوباره از آن برای ما بالاست، این روشی است که یاد گرفته ایم. این موضوع مزیت های بزرگی دارد، برای مثال، به این معنی است که ما مجبور نیستیم یاد بگیریم که چگونه از چاقو و چنگال هر بار که غذا می خوریم استفاده کنیم، اما همچنین دارای معایبی است، به این معنا که ما تمایل داریم به کارهایی که انجام می دهیم فکر نکنیم. مرتب ببینیم یا بگوییم.
البته می توان همیشه خلاقانه فکر کرد. برخی از افراد هستند که به سادگی با ایده های جدید سر و صدا می کنند و به نظر می رسد همه چیز را کمی متفاوت از اطرافیان خود می بینند. اینها
کسانی هستند که همیشه می پرسند
چرا؟ "، و " چرا نه؟ '.
آنها مشکل گشا و مبتکر طبیعی هستند.
با این حال، برای اکثر مردم، تفکر خلاق داشتن نیاز به تلاش بیشتری دارد. آنها ترجیح می دهند تفکر خلاق خود را برای زمانی که واقعا ضروری است ذخیره کنند.
نمونه های معمولی از زمان هایی که ممکن است برای استفاده از تکنیک های تفکر خلاق وقت بگذارید، عبارتند از:
در مواردی مانند این، ممکن است ارزش آن را داشته باشد که یک تفکر خلاق «رسمی» انجام دهید، و از یک کوچ دارای صلاحیت برای کمک به خودتان و گروه کنید تا بیشترین بهره را از جلسه ببرند.
شامل طوفان فکری، تکنیک های ترسیم مانند نقشه ذهنی و تصاویر غنی و تکنیک های ایفای نقش می شود. بدون شک تردیدهای قابل توجهی در مورد بسیاری از این تکنیک ها وجود دارد. با این حال، اکثر آنها، اگر نه همه، مقداری علم پشت سر خود دارند، و مطمئناً شواهدی دال بر کارکرد آنها وجود دارد، لذا ارزش آن را دارد که هنگام امتحان آنها ذهن باز داشته باشید.
فراتر از فرصت های تفکر خلاق «رسمی»، کارهایی نیز وجود دارد که می توانید انجام دهید تا به خودتان کمک کنید خلاقانه تر فکر کنید، این شامل:
" بالهای اجتماعی خود را گسترش دهید تا با گروه گسترده تر و متنوع تری از مردم آشنا شوید"
البته این اولین قدم برای شروع تفکر خلاقانه تر است.
یک مطالعه تحقیقاتی خاص، خلاقیت را در میان افرادی که در خارج از کشور زندگی می کردند و کسانی که خارج از کشور تولد خود زندگی نکرده بودند، آزمایش کرد. این مطالعه نشان داد که افرادی که در خارج از کشور زندگی می کردند بهتر می توانستند برای حل یک مشکل خلاقانه فکر کنند.
بدیهی است که همه نمی توانند برای مدتی به خارج از کشور بروند و زندگی کنند، اما جستجوی فعالانه و استفاده از فرصت هایی برای انجام کار جدید می تواند همین تأثیر را داشته باشد.
ارزش آن را دارد که خودتان را به چالش بکشید تا یک مهارت جدید یاد بگیرید، یا کاری را که برایتان دشوار است انجام دهید، صرفاً به خاطر تأثیری که بر تفکر شما خواهد داشت!
به چالش کشیدن کلیشه ها و وادار کردن خود به تفکر فراتر از بدیهیات
مطالعه دیگری نشان داد که افرادی که از آنها خواسته شده بود در مورد افرادی که با کلیشه ها مطابقت ندارند فکر کنند (مانند یک ماما مرد) بهتر از افرادی که از آنها خواسته شده بود به شخصی فکر کنند که با کلیشه مطابقت دارد، خلاقانه فکر می کردند.
این یک نکته بسیار ظریف است، اما تأثیر تفکر متعارف را بر توانایی ما برای تفکر خلاقانه نشان می دهد.
آگاه بودن از کلیشه ها، و از خود پرسیدن "اما چرا من چنین فکر می کنم؟" به شما کمک می کند تا مفروضات خود را آشکار کنید و به شما کمک می کند خلاقانه تر فکر کنید.
به نظر می رسد افرادی که از تئاتر دیدن می کنند، به کنسرت می روند یا به فعالیت های فرهنگی دیگر می پردازند نیز می توانند خلاقانه فکر کنند. تفکر این است که این فعالیت ها به ما کمک می کنند تا چیزها را از منظر جدیدی ببینیم و بنابراین خلاقانه تر فکر کنیم. آنها همچنین، ظاهرا، می توانند به شما کمک کنند تا احساس ارتباط بیشتر و به طور کلی مهربان تر باشید. وقت گذاشتن برای لذت بردن از هنر یا خلق چیزی در اوقات فراغت به شما کمک می کند تا افق های خود را به طور کلی گسترش دهید.
یادگیری کمی متفاوت فکر کردن مزایای بسیار زیادی دارد. این به بهبود توانایی حل مسئله شما کمک می کند و همچنین به شما کمک می کند دیدگاه های دیگران را ببینید. در دنیایی که به طور فزاینده جهانی می شود، افق های گسترده تر و توانایی تفکر گسترده تر هرگز آسیبی نمی بیند.
Amir Mortezaeifar
Professional Certified Coach (PCC)
ICF - Credentialed