ثروتسازی با هیپنوتیزم

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» مالک و مستأجر

مالک و مستأجر

مالک-مستأجر/ Tom & Jerry   

دوستی که در یکی از کشورهای اروپایی زندگی می کند تعریف می کرد که نوروز امسال از صاحبخانه اش که بومی همان کشور است کارت پستالی چشمنواز با پیامی سراسر امید و آرزو برای روزهای بهتر دریافت کرده است. البته صاحبخانۀ مبادیِ آدابش عذرخواهی کرده که به خاطر شیوع کرونا، امسال کارت پستال کاغذی نخریده و به ارسال تصویر کارت از طریق واتس آپ اکتفاء کرده است. این عملِ صاحبخانه برای دوستمان بسیار خوشحال کننده و کمی هم شگفت آور جلوه کرده است. دوستمان می گفت دیدن همین رفتارهای کوچک در آنجا چقدر حال او را خوب می کند. او به هیچ وجه انتظار نداشته که یک صاحبخانه غیرایرانی سال نوی ایرانیِ مستأجرش را به حافظه بسپارد و برای عرض تبریک کارت پستال ارسال کند. بدون شک ذوق و هیجان دوستمان حاصل مقایسه صاحبخانه اروپایی اش با الگوی غالب صاحبخانه ها در ایران بوده است. البته ناگفته نماند. برخی از مستأجران ایرانی هم هستند که رضایتی از صاحبخانه اروپایی خود ندارند و برای حل اختلافات به دادگاه متوسل شده اند. 

 وقتی در اینترنت دو کلمه « مالک-مستأجر» را جستجو می کنیم با انبوه اطلاعات حقوقی مواجه می شویم که دقیق حقوق هر طرف این رابطه را توضیح داده اند. مقررات همه چیز، از ابتدای انعقاد قرارداد گرفته تا تخلیه ملک به شکلی جزئی آمده است. ولی شما هم با من موافق هستید که همیشه همه چیز طبق متون و دستورالعملهای حقوقی پیش نمی رود و یا صرفا محدود به آنها نمی شود. منظور آنکه، ویژگی های فردی و شخصیتی هر یک از طرفین، موقعیت اجتماعی آنان نظیر شغل و کسب و کار، پیشینه و عمر ارتباطی که از قبل داشته اند، نسبتِ بین شان، برخی شاخص های اجتماعی نظیر جنسیت و سن، همگی می توانند این رابطه را دستخوش تغییر سازند. معمولا ملاحظات اجتماعی در کشورهایی مانند کشور ما در مقایسه با ملاحظات حقوقی نقش پررنگ تری ایفاء می کنند و شاید دقیقا به همین دلیل است که شاهد بروز اختلاف و مناقشه در این گونه موضوعات هستیم.


آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟ مطلب مرتبط آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟

ولی آنچه بیان شد نکته فرعی این نوشته کوتاه است. به نظر می رسد که مالک-مستأجر جزو پدیده هایی است که در جامعه تبدیل به کلیشه فرهنگی ثابتی شده است. در واقع مالک-مستأجر را باید به کلیشه های کهنه جامعه ایرانی و یا به بیان بهتر، به دوگانه های متضاد نظیر عروس-مادرشوهر، عروس-خواهرشوهر، پدر-پسر، باجناق-باجناق، داماد-مادرزن افزود. البته بیان این دوگانه ها به معنای تأیید آنها نیست و صرفا اشاره ای به واقعیتی اجتماعی است.


به نظر می رسد که مالک در جامعه ایرانی با اکراه ملک خود را در اختیار مستأجر قرار می دهد شبیه به فردی که با اکراه ماشینش را در اختیار اقوامش می گذارد و به همین دلیل هر دقیقه هزار بار می میرد و زنده می شود! مالک با وجود آنکه قراردادی محکم دارد ولی سپردن ملک به مستأجر برایش دلشوره می آورد چون از اساس ملک را کالایی گرانبها می داند که فقط باید نزد خودش باشد. کم نیستند کسانی که ترجیح می دهند ملک شان خالی بماند ولی « دست مستأجر نیفید» چرا که « خونه دست مستأجر باشه بهتر از این نمیشه.» از طرف دیگر مستأجر هم با اکراه ملک را اجاره می کند. به دلیل حاکمیت پنداشت های اجتماعی شاید غلط، اجاره نشینی مساوی خانه به دوشی، فقر، آوارگی، و سایه سنگین و دلهره آور صاحبخانه بر زندگی قلمداد می شود. به همین دلیل ظاهرا «اجاره نشینی خوش نشینی» جمله ای است که فقط برای تسلی خاطر مستأجران ساخته شده است و در عمل وجود خارجی ندارد. منظور آنکه هر دو با اکراه و کمی بیزاری می دهند و می گیرند.


نکته دیگر آن است که هر دو طرف این رابطه از پیش نسبت به هم کلیشه و به تعبیری «گارد» دارند و طبق همان کلیشه مرسوم مالک-مستأجر جلو می آیند و گام برمی دارند. در این کلیشه هر یک دیگری را « حقه باز و شارلاتان» می بیند مگر آنکه خلافش ثابت شود. مستأجر کسی است که به ملک رحم نخواهد کرد، او آبادی تحویل می گیرد و ویرانه تحویل می دهد، به هر شکلی می خواهد نفعِ خود َبرَد. پول کمتری بدهد و خرج بیشتری بتراشد. مالک کسی است که « خون ما رو تو شیشه کرده» و «تازه به دوران رسیدۀ ندید بدید» است و آنقدر« از این و اون مکیده» تا ملکی ساخته. خلاصه بگویم: هر دو ابتدا به ساکن همدیگر را در جبهه دشمن می بینند.

 می دانم که در ایران کم نیستند مالکان-مستأجرانی که روابط انسانی دارند. عده ای را از نزدیک می شناسم. ای کاش قراردادها شفاف و البته مورد توافق دو طرف باشد ولی روابط انسانی هم از دست نرود. کلیشه ها ساخته من و شماست و باید مراقبت تأثیرشان بود.

 

و به ابتدای این نوشته برمی گردم. گاهی اوقات کارهای خیلی کوچک مانند تبریک سال نو به مستأجر حال او را خوب می کند. نگویید«پررو می شود». این قضاوت هم حاصل همان کلیشه هاست. 

نوشته: فردین علیخواه|جامعه شناس



بازدید سایت خود را میلیونی کنید
فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  مشاور ایرانی در لندن   |   فروش تجهیزات ویپ   |   گردشگری ارم بلاگ   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


راجع به اعداد رند اشتباه نکن! ✓ورود به کانال یوتیوب راجع به اعداد رند اشتباه نکن! ✓ورود به کانال یوتیوب مشاهده